تخت جمشید (پارسه) | |
---|---|
اطلاعات اثر | |
نام کشور | ایران |
نوع | فرهنگی |
معیارها | i, iii, vi |
شماره? ثبت | ??? |
منطقه | آسیا-خاورمیانه |
تاریخچه | |
تاریخ ثبت | ???? |
تخت جمشید (پارسه) | |
---|---|
اطلاعات اثر | |
نام کشور | ایران |
نوع | فرهنگی |
معیارها | i, iii, vi |
شماره? ثبت | ??? |
منطقه | آسیا-خاورمیانه |
تاریخچه | |
تاریخ ثبت | ???? |
تخت جمشید
تخت جمشید (پارسه) | |
---|---|
اطلاعات اثر | |
نام کشور | ایران |
نوع | فرهنگی |
معیارها | i, iii, vi |
شماره? ثبت | ??? |
منطقه | آسیا-خاورمیانه |
تَختِ جَمشید یا پارسه که در شهرستان مرودشت در شمال استان فارس واقع است، نام یکی از شهرهای باستانی ایران است که طی سالیان پیوسته، پایتخت مجلل و تشریفاتی امپراتوری ایران در زمان امپراتوری هخامنشیان بودهاست. در این شهر باستانی، مجموعه کاخهایی به نام تخت جمشید وجود دارد که در دوران زمامداری داریوش بزرگ، خشایارشا و اردشیر اول بنا شدهاست و به مدت حدود ?? سال، مرکزی برای برگزاری مراسم آیینی و جشنها مخصوصاً نوروز بودهاست. تخت جمشید با نامهای پارسه، هزارستون، چهل منار و پرسپولیس نیز معروف است. در نخستین روز سال نو گروههای زیادی از ملل گوناگون به نمایندگی از ساتراپیها یا استانداریها با پیشکشهایی متنوع در تخت جمشید جمع میشدند و هدایای خود را به شاه تقدیم میکردند. بنیانگذار تخت جمشید داریوش بزرگ بود، البته پس از او پسرش خشایارشا و نوهاش اردشیر یکم با گسترش این مجموعه به بزرگی آن افزودند. بسیاری از اطلاعات موجود که در مورد تاریخ هخامنشیان و فرهنگ آنها در دسترس است به خاطر سنگنبشتههایی است که در این کاخها و بر روی دیوارهها و لوحههای آن حکاکی شدهاست. باور تاریخدانان بر این است که اسکندر مقدونی سردار یونانی در ??? پیش از میلاد، به ایران حمله کرد و تخت جمشید را به آتش کشید و احتمالاً بخش عظیمی از کتابها، فرهنگ و هنر هخامنشی را با اینکار نابود نمود. با اینحال ویرانههای این مکان هنوز هم در شهرستان مرودشت در استان فارس برپا است و باستان شناسان از ویرانههای آن نشانههای آتش و هجوم را بر آن تأیید میکنند.
واژه پارسه، تخت جمشید و پرسپولیس
نام تخت جمشید در زمان ساخت پارسَه به معنای «شهر پارسیان» بود. یونانیان آن را پِرسپولیس (به یونانی یعنی «پارسهشهر») خواندهاند. در فارسی معاصر این بنا را تخت جمشید یا قصر شاهی جمشید پادشاه اسطورهای ایران مینامند. در شاهنامه فردوسی آمدهاست:
جمشید پادشاهی عادل و زیبارو بود که نوروز را بر پا داشت و هفتصد سال بر ایران پادشاهی کرد. اورنگ یا تخت شاهی او چنان بزرگ بود که دیوان به دوش میکشیدند. |
صدها سال پس از حمله اسکندر و اعراب و در زمانی که یاد و خاطره پادشاهان هخامنشی فراموش شده بود، مردمی که از نزدیکی خرابههای پارسه عبور میکردند، تصاویر حکاکی شده? تخت شاهی را میدیدند که روی دست مردم بلند شدهاست و از آنجا که نمیتوانستند خط میخی کتیبههای حک شده روی سنگها را بخوانند، میپنداشتند که این همان اورنگ جمشید است که فردوسی در شاهنامه خود از آن یاد کردهاست. به همین خاطر نام این مکان را تخت جمشید نهادند. بعدها که باستانشناسان توانستند خط میخی کتیبه را ترجمه کنند، متوجه شدند که نام اصلی آن پارسه بودهاست.[نام مشهور غربی این محل یعنی پِرسِه پلیس ریشه غریبی دارد. در زبان یونانی، پِرسِه پلیس و یا به صورت شاعرانه آن پِرسِپ تولیس (Perseptolis) لقبی است برای آتنه الهه خرد، صنعت و جنگ که ویرانکننده? شهرها معنی میدهد. این لقب را آشیل، شاعر یونانی سده پنجم پیش از زادروز، به حالت تجنیس و بازی با لغات، در مورد شهر پارسیان به کار بردهاست.
سازه و موقعیت مکانی تخت جمشید
نقشه جامع تخت جمشید:
جایگاه | رنگ |
---|---|
پلکان ورودی تخت جمشید | ? |
پلکان ورودی کاخ آپادانا (پلکان شمالی) | ? |
پلکان شرقی کاخ آپادانا | ? |
آرامگاه اردشیر سوم | ? |
باروها | ? |
کاخ دروازه ملل | N |
خیابان سپاهیان | P |
دروازه ناتمام | I |
کاخ آپادانا | |
کاخ صدستون | |
کاخ سهدروازه | |
کاخ تچر | |
کاخ هدیش | |
خزانه شاهی | |
حرمسرا | |
پادگان ?? ستون | |
کاخ G | G |
کاخ اردشیر یکم | H |
کاخ D | D |
تخت جمشید در مرکز استان فارس ، ?? کیلومتری شمال مرودشت و در ?? کیلومتری شیراز قرار دارد. ارتفاع از سطح دریا تخت جمشید ???? متر میباشد. طرف شرقی این مجموعه کاخها بر روی کوه رحمت و سه طرف دیگر در درون جلگه مرودشت پیش رفتهاست. تخت جمشید بر روی صفّه یا سکوی سنگی که ارتفاع آن بین ? تا ?? متر بالاتر از سطح جلگه? مردوشت است، واقع شدهاست. ابعاد تخت جمشید ??? متر (جبهه غربی)، ??? متر (جبهه شمالی)، ??? متر (جبهه شرقی)، ??? متر (جبهه جنوبی) میباشد. همچنین طول تخت جمشید برابر با طول آکروپولیس در آتن است، اما عرض آن چهار تا پنج برابر آکروپولیس است.
کتیبه بزرگ داریوش بزرگ بر دیوار جبهه جنوبی تخت جمشید، آشکارا گواهی میدهد که در این مکان هیچ بنایی از قبل وجود نداشتهاست. وسعت کامل کاخهای تخت جمشید ??? هزار متر مربع است.
سنگ بنای نخستین
قدیمیترین بخش تخت جمشید بر پایه? یافتههای باستانشناسی مربوط به سال ??? پیش از میلاد است. آنگونه که در منابع متعدد و گوناگون تاریخی آمدهاست ساخت تخت جمشید در حدود ?? قرن پیش در دامنه غربی کوه رحمت یا میترا یا مهر و در زمان داریوش بزرگ آغاز گردید و سپس توسط جانشینان وی با تغییراتی در بنای اولیه آن ادامه یافت. بر اساس خشتنوشتههای کشف شده در تخت جمشید در ساخت این بنای با شکوه معماران، هنرمندان، استادکاران، کارگران، زنان و مردان بیشماری شرکت داشتند که علاوه بر دریافت حقوق از مزایای بیمه? کارگری نیز استفاده میکردند. ساخت این مجموعه? بزرگ و زیبا بنا به روایتی ??? سال به طول انجامید.
یکی از هنرهای معماری در تخت جمشید این است که نسبت ارتفاع سر درها به عرض آنها و همین طور نسبت ارتفاع ستونها به فاصله? بین دو ستون نسبت طلایی است. نسبت طلایی نسبت مهمی در هندسه است که در طبیعت وجود دارد. این نشانگر هنر ابرانیان باستان در معماری است.
آرایش نقوش
معماران و هنرمندانی که در ساخت تخت جمشید نقش داشتند، نقشها را از سه طریق میآراستند. یکی چسباندن فلزهای گرانبها به صورت رویه? تاج، گوشوار، طوق، یاره و نظایر آن به اصل نقش و توسط سوراخهایی که در دو طرف شی مورد نظر برای گوهرنشانی میکندند. دوم نگاریدن و نقر کردن تزئینات اصلی لباس، تاج و کلاه با سوزن، به نحوی بسیار ظریف که نمونه? آن بر درگاههای کاخ داریوش (تچر) و حرمسرا وجود دارد. سوم رنگآمیزی، که نمونههایی از آن در کاخ سه دری و صد ستون موجود است.
مقیاسها و اعداد در تخت جمشید
پژوهشهای کرفتر، نیلندر، ا.هسه، خانم و آقای تیلیا و مایکل رف، مقیاسهای طولی در تخت جمشید را روشن کردهاست. کوچکترین واحد اندازهگیری یک انگشت بودهاست که با مقیاس امروزی ?? میلیمتر میشود. واحدهای دیگر عبارت بودند از:
- کف یا قبضه برابر ? انگشت یا ?? میلیمتر
- گام تخت جمشیدی برابر ?? انگشت یا ??? تا ??? میلیمتر
- ارش (گز) برابر ?? انگشت یا ??? تا ??? میلیمتر
بهترین مورد برای بررسی از مقیاس گام تخت جمشیدی، پلکان شرقی آپادانا است که در یک نظر رابطه منطقی طول و عرض قسمتهای آن بدین صورت مشخص میشود:
جبهه? پلکان را به طور کلی به قسمت شمالی (سان سربازان و بزرگان)، مرکزی (مهتابی جلو) و جنوبی (سان هدیهآوران) میتوان تقسیم کرد. هر یک از آنها ?? گام طول و ? گام بلندی دارد. قسمت میانی مهتابی جلو، ? گام بلندی و دو برابر آن طول دارد و دو شیب پلکانهای متقارن آن هر یک قاعدهای به طول ?? گام دارند. از لبه? مهتابی جلویی تا آغاز شیب هر یک از پلکانهای متقارن مهتابی عقبی، درست ?? گام میشود و در همه این اعداد ضریبی از عدد ? را که در ایران باستان مقدس بودهاست، مییابیم.
اعداد ?، ? و ? اعدادی مقدس دانسته میشدهاند و بررسی این نگاره موارد زیر را در تخت جمشید ثابت کردهاست:
آپادانا در مجموع ?? ستون دارد که برابر ?? فصل یسنای اوستا ?? رشته کشتی (کستی) است که ایرانیان باستان به کمر میبستهاند. بر نقوش بارعام کاخ صد ستون و نقشنمای آرامگاهها، پادشاه و شش تن از یارانش را نشان دادهاند که درست مانند قرار گرفتن اهورامزدا در میان شش فرشته بزرگ در باور ایرانیان باستان است و تأییدکننده زرتشتی بودن هخامنشیها است.
پلکان بزرگ شمالغربی ??? پله (یعنی سه بار عدد یک) دارد که حاصل ضرب ?? در عدد ? است و شمار منزلهای راهشاهی از شوش تا سارد هم درست ??? بودهاست.
زندگینامه و عکس های احمدپورمخبر
احمد پورمخبر: می خواهم البوم بیرون بدهم؛ آمدیم زد و آلبوم من هم گرفت سایت خبری ایران: احمد پور مخبر، بازیگر مسن و بامزه فیلم « زن ها فرشته اند» در گفت وگو با «همشهری خانواده» درباره نحوه شروع کار بازیگری اش گفته است: پسرم می خواست بازیگر شود. من با پسرم رفته بودم تا او برای بازیگری تست بدهد ولی آقای عطاران من را دید و چون نقش یک پیرمرد هم داشت، من را برد دفترش تست گرفت و قبول شدم.
به گزارش سرویس فرهنگ و هنر سایت خبری ایران،محمد رضا پسر 20 ساله پورمخبر نیز در پاسخ به این سوال که آیا از انتخاب نشدنش ناراحت نشده است، این گونه پاسخ داد: باور کنید من بیشتر خوشحال شدم که پدرم به جای من بازیگر شد. چون دیدم یک آدم حتی در 70 سالگی هم می تواند به موفقیت برسد.احمدپور مخبرگفته است قبل از این که بازیگر شود، در یک سوپر مارکت کار می کرده و الان هم چند شعر و آهنگ سروده و ساخته است و می خواهد آلبوم بیرون دهد.
او در اظهار نظری جالب عنوان داشته است: عمر دست خداست. آدم تا زنده است، باید امید داشته باشد. آمدیم زد و آلبوم من هم گرفت. برای خداکاری ندارد. اوستا کریم بزرگ است.
پور مخبر اولین بار در فیلم « بچه های آسمان» و بعد از آن در سریال « متهم گریخت» نقش « مش قربون» را بازی کرد. او با بازی در سریال « ترش و شیرین» مشهور شد و بعدها در چند فیلم کمدی و پرفروش همچون « توفیق اجباری»، «مجنون لیلی» و « زن ها فرشته اند» بازی کرد. او هم اکنون « عسل ایرانی» و «خروس جنگی» را در نوبت اکران دارد.
بیوگرافی حامد بهداد:
متولد 6 آبان 1352 مشهد
برای اولین بار با ایفای نقش اصلی در فیلم « آخر بازی » (همایون اسعدیان، 1379) سینما را تجربه کرد و برای بازی در همین فیلم هم کاندید سیمرغ بلورین از نوزدهمین جشنواره فیلم فجر شد. اما بعدها با وجود اینکه هیچگاه در شکل و شمایل نقش اول ظاهر نشد، اما توانست بازیهای در خور توجهی از خود در قالب نقش مکمل در فیلم های مختلف به جا بگذارد که از جمله می توان به فیلم های « بوتیک » (حمید نعمت الله، 1381)، « این زن حرف نمی زند « (احمد امینی، 1381)، « کافه ستاره » (سامان مقدم، 1384) و « آدم » (عبدالرضا کاهانی، 1385) اشاره کرد. اما پررنگ ترین بازی او در قالب نقش مکمل، بازی در فیلم « روز سوم » (محمدحسین لطیفی، 1385) بود که در نقش یک افسر عرافی که در بحبوحه محاصره خرمشهر عاشق دختری خرمشهری می شود، ظاهر شد و موفق شد نظر اکثر کارشناسان و منتقدان سینمایی را به خود جلب کند و برای دومین بار پس از « آخر بازی » کاندید سیمرغ بلورین از دوره بیست و پنجم جشنواره فیلم فجر شود. بازی حامد بهداد در « روز سوم » اوج هنرنمایی اوست.
مصاحبه با حامد بهداد:
او دارای تحصیلات لیسانس است .کمتر کسى باور مى کرد بازیگر ناشناخته فیلم آخر بازى روزى به یک ستاره تبدیل شود. اما بازى دلچسب و فراموش نشدنى حامد بهداد در آخرین ساخته سینمایى همایون اسعدیان او را به یکى از امید هاى بازیگرى نسل سوم بدل ساخت. بهداد در اولین حضورش کاندیداى دریافت سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد از نوزدهمین جشنواره بین المللى فیلم فجر شد و پس از آن با حضورى کوتاه اما درخشان در فیلم بوتیک بار دیگر توانست کاندیداى دریافت تندیس خانه سینما شود و حالا پس از ? سال از وى به عنوان یکى از آیندگان بازیگرى نام مى برند حامد بهداد در مجموعه تلویزیونى سایه آفتاب ساخته محمدرضا آهنج با ایفاى نقش رضا توانست چهره اى متفاوت از خود بروز دهد و این بار شاهد قضاوت بیشترى درباره بازى اش باشد
او که در این سال هاى اخیر تمام تلاش خود را معطوف حرفه اش کرده است مى کوشد تا در فضاى سینماى کشور از حاشیه نشینى پرهیز کند.
آنچه در ذیل مى خوانید حاصل گفت وگو با حامد بهداد درباره نقش رضا در مجموعه سایه آفتاب است
این اولین بار بود که شما را در یک مجموعه داستانى دنباله دار مى دیدیم
بله این نخستین بار است که در یک سریال بازى کرده ام. البته در دو کار اپیزودیک هم بازى داشته ام جست وجو در شهر و معما
بازى شما در این کار با نقش هاى دیگر تان متفاوت است. چه شد که این نقش را پذیرفتید
علت تفاوت این نقش با نقش هاى دیگر این است که طبیعى بازى نمى شود، خیلى ها مى گویند که نقش غلوشده اى است، ممکن است اینگونه به نظر برسد. با اینکه متداول نبودن دیالوگ ها به این غلو دامن مى زند اما نظر شخصى ام چیز دیگرى است. البته مى توان گفت تمام شخصیت هاى داستان به همین سبک نوشته شده است
چه شد که به حرفه بازیگرى روى آوردید
طى قرارى که با خود گذاشته بودم ما به دنیا آمده ایم تا شاهد اتفاق هایى در زندگى مان باشیم، شاهد اتفاقات ریز و درشتى که من نیز ناظر این اتفاقات هستم. بگذریم، پس از آخر بازى یک اپیزود از مجموعه همسفر را براى قاسم جعفرى کارکردم و بعد از آن یک مجموعه ?? قسمتى (کودکان و نوجوانان) به سفارش شبکه جهانى جام جم را کارگردانى کردم. یک اپیزود از مجموعه معما را بازى کردم. به هر تقدیر اینها حدفاصل آخر بازى و بوتیک به حساب مى آمد
در مصاحبه اى از شما پرسیده شده بود «بازى شما در این سریال بى شباهت به بوتیک و این زن حرف نمى زند نیست»، با آنکه مخالفت کرده بودید، مى خواهم به تفصیل در این باره توضیح دهید
بى ربط است، بازى هاى آل پاچینو نیز شبیه به هم هستند. اما چرا آل پاچینو بازیگر خوبى است. ساده ترین بخش بازیگرى در این است که بخواهى بازى متفاوتى ارائه کنى. بازیگر براساس نگرش و شخصیتش کارش را پیش مى برد. ما در بازیگرى دنبال چه چیزى هستیم؟ چه تفاوتى میان بازى حمید فرخ نژاد در عروس آتش و ارتفاع پست وجود دارد؟ حقیقت این است که در هر دو فیلم عالى بازى کرده است. من به عنوان بازیگر و کسى که کارشناسانه (صددرصد تخصصى) به این مقوله نگاه مى کنم، پیگیر شباهت این دو نقش نیستم؛ بلکه سراغ این وجه ماجرا مى روم که این بار چقدر توفیق نصیب او شده و چه مقدمه در نقش روح دمیده شده است. نقش چارچوبى است که توسط نویسنده ترسیم شده و بازیگر تنها به آن جان مى دهد
بازیگر اندیشه هاى کارگردان و نویسنده را از دریچه دغدغه هاى شخصى اش متجلى مى سازد. او نقطه نظرات نویسنده و کارگردان را به خاطر مى سپارد اینکه مى گویم نویسنده یعنى کسى که درام مى داند از طرفى دیگر با دغدغه ها و از زاویه نگاه خودش نقش را خلق مى کند. در اینجا است که مهرداد شبیه رضا و رضا شبیه سروش است. به نظر من تفاوت به آن معنى متداول و کلیشه اى چیز جالبى نمى تواند باشد اما تفاوت در یک نگاه جدید است که مى تواند بازى را جذاب کند
باز هم تاکید مى کنم که تمام بازیگران مطرح دنیا شبیه خودشان بازى مى کنند. صدا همان صداست و بدن همان بدن است؛ فقط آن آدم در موقعیتى جدید قرار گرفته که نویسنده آن موقعیت را به صورت کاملاً ویژه مى آفریند و ارائه مى دهد. رضا در سایه آفتاب مى تواند دو کوچه آن طرف تر از مهرداد زندگى کند ولى شبیه هم نیستند و این را مى توان از تک تک عناصر بصرى موجود فهمید. رضا پاى بند به خانواده خود است و براى گذران زندگى به هر کارى تن داده است و این هر کارى، در حین آبرودارى است. کار رضا اصلاً دزدى نیست، من نمى خواهم رضا را توجیه کنم یا برایش کسب آبرو نمایم. براى من فرقى نمى کند که آن نقش دزد باشد یا هر چیز دیگر. رضا بچه کوچه است و سوداى پیشرفت (از نوع عجیب و غریب) را ندارد اما مهرداد (بوتیک) این سودا را دارد. رضا به خانه و خانواده اش اهمیت قائل است و به زندگى سنتى پاى بند است
رضا مابه ازاى بیرونى ندارد، در صورتى که مهرداد مابه ازاى بیرونى دارد. خواستم از رضا نقشى بسازم که دوست داشتنى باشد و تماشاگر با آن همذات پندارى کند. در مجموع تفاوت در جزئیات معنا پیدا مى کند و من در جزئیات این را رعایت کرده ام
شخصیت رضا با ادبیاتش همخوانى ندارد و دیالوگ هایش شاعرانه است. تقابل لمپنیسم و شاعرانگى عجیب است
وقتى مى گویم مابه ازاى بیرونى ندارد، این مسئله را نیز شامل مى شود. اتفاقاً دیالوگ هاى او از این ادبیات برخوردار است. فرض کن رضا همراه پدربزرگش به مراسم عزادارى ایام محرم مى رفتند و عزادارى مى کردند یا در زورخانه اشعار فردوسى را مى شنیده، پس این کاراکتر کلى اشعار و ادبیات حفظ شده دارد
دیالوگ رضا در یکى از اپیزودهاى سریال درباره رنگ پیراهن اش این بود رنگش عوض نمى شد جز با مرگ به این شخصیت نمى آید که فلسفه مرگ را بداند و روشنفکرانه حرف بزند
ابتدا باید روشنفکرى را معنى کرد. او به خاطر معشوقه اش سیاه پوشیده است، همین. در قدیم بعضى ها پس از مرگ معشوق خود سیاه مى پوشیدند و تا چهل روز و یا بیشتر و شاید تا آخر عمر سیاه را درنمى آوردند، فرض کن رضا ضرب المثل ها و اصطلاحات را خوب نمى شناسد، پاى نقالى نشسته است و داستان هاى شاهنامه را هم شنیده است. زمانى که من دیالوگ هاى او را خواندم، گفتم این شخصیت مى تواند به این گونه باشد، یکى از آدم هاى خاص زور خانه
بازى شما موجب شده تا بازى هاى دیگر دیده نشود و شخصیت رضا برجسته تر از سایرین باشد
تلاش کردم که خوب بازى کنم و به دیگران کارى نداشتم. دوست ندارم وارد حاشیه شوم. سعى مى کنم کار خودم را به نحو احسن انجام دهم
آیا در انتخاب نقش خود به تیم بازیگرى و پارتنر هاى خود اهمیت مى دهید
این مسئله اهمیت دارد اما نمى توانم در این ماجرا تاثیر گذار باشم. به هر حال من باید کار خودم را انجام دهم
شما در بوتیک و این زن حرف نمى زند نیز حضور کوتاه اما بازى برجسته اى داشته اید. آیا این را ادامه خواهید داد
خیر، هیچ چیز دست ما نیست و هر چه که خداوند رقم برند همان را انجام مى دهم. در فیلم نفست رو حبس کن سامان مقدم، در یکى از نقش هاى اصلى بازى مى کنم که کمى متفاوت است. ظاهر نقش ساده است اما براى ایفاى نقش زحمت زیادى کشیده ام. درآوردن و خلق نقش براى من یعنى رضایت خودم و بعد کارگردان. زمانى که خودم و کارگردان از نقشى که ایفا کرده ام راضى باشیم آن کار برایم دلچسب است؛ چون این یک ائتلاف میان من و کارگردان بوده و هر دو به مخاطب فکر مى کنیم. زمانى که براى خودت قرارداد هاى کوچک مى گذارى و به آنها عمل مى کنى، کارگردان و تماشاگر مشعوف مى شوند. اتفاق بسیار خوبى مى افتد. آن قدر که باورت نمى شود و خودت از نقشى که بازى کرده اى شگفت زده مى شوى
در کل به این سریال چگونه نگاه مى کنى. آیا مجموعاً از عملکرد خودت راضى هستى
من تنها از صداوسیما ناراضى ام. صداوسیما مى تواند شرایط بسیار خوبى فراهم کند اما این شرایط بسیار کم فراهم مى شود و مجموعه هایى همانند امام على کمتر تولید مى شود. صداوسیما باید ارزش گذارى هاى سخت گیرانه و بهترى را داشته باشد. به هر تقدیر کار خودم را مى کنم و از کارم لذت مى برم. امیدوارم تماشاگران نیز در این لذت با من شریک باشند
فکر مى کنید چرا بعضى ها از بازى شما ناراضى اند
مهم نیست که بعضى ها از کار من ناراضى اند، مهم این است که بعضى ها از کار من راضى اند. امیدوارم به زودى کارى ارائه دهم که آنهایى که ناراضى اند نیز بازى مرا دوست داشته باشند.در این کار نظر مخالف و موافق بسیار است و نظر مخالف نظر بدى نیست و یک سرى نظرات بازیگر را رشد مى دهد و جایگاهش را ارتقا مى بخشد
مجموعه آثار:
- آخر بازی (همایون اسعدیان، 1379)
- این زن حرف نمی زند (احمد امینی، 1381)
- بوتیک (حمید نعمت الله، 1381)
- کافه ستاره (سامان مقدم، 1384)
- عروس کوهستان (یوسف سیدمهدوی، 1384)
- باغ فردوس پنج بعدازظهر (سیامک شایقی، 1384)
- آدم (عبدالرضا کاهانی، 1385)
- روز سوم (محمدحسین لطیفی، 1385)
- تسویه حساب (تهمینه میلانی، 1386)
جشنواره ها و جوایز:
- کاندید سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد از نوزدهمین جشنواره فیلم فجر برای بازی در فیلم « آخر بازی » - 1379
- کاندید سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد از بیست و پنجمین جشنواره فیلم فجر برای بازی در فیلم « روز سوم » - 1385
- کاندید تندیس زرین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد از هشتمین جشن خانه سینما برای بازی در فیلم « بوتیک » - 1383
- کاندید تندیس زرین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد از دهمین جشن خانه سینما برای بازی در فیلم « کافه ستاره » - 1385
- پنجمین بازیگر نقش مکمل مرد سال به انتخاب نویسندگان و منتقدان سینمایی برای بازی در فیلم « این زن حرف نمی زند » - 1382
- دومین بازیگر نقش مکمل مرد سال به انتخاب نویسندگان و منتقدان سینمایی برای بازی در فیلم « بوتیک » - 1383
عکس های حامد بهداد
حامد بهداد
حامد بهداد
نادر شاه افشار از ایل افشار بود او از مشهورترین پادشاهان ایران بعد از اسلام است ، ابتدا نادر قلی یا ندرقلی نامیده می شد موقعی که افغانها و روس ها و عثمانی ها از اطراف بایران دست انداخته بودند و مملکت در نهایت هرج و مرج بود یکعده سوار با خود همراه کرد و به طهماسب صفوی که کین پدر برخواسته بود همراه شد فتنه های داخلی را خواباند افغانها را هم بیرون ریخت ، شاه طهماسب صفوی از شهرت و اعتبار نادر در بین مردم دچار رشک و حسادت گشت و برای نشان دادن قدرت خود با لشکری بزرگ به سوی عثمانی تاخت و در آن جنگ هزاران سرباز ایرانی را در جنگ چالدران بدلیل عدم توانایی به کشتن داد و خود از میدان جنگ گریخت نادر با سپاهی اندک و خسته از کارزار از مشرق به سوی مغرب ایران تاخت و تا قلب کشور عثمانی پیش رفت و سرزمینهای بسیاری را به خاک ایران افزود و از آنجا به قفقاز تحت اشغال روس ها رفت که با کمال تعجب دید روسها خود پیش از روبرو شدن با او پا به فرار گذاشته اند در مسیر بر گشت در سال 1148 در دشت مغان در مجلس ریش سفیدان ایران از فرماندهی ارتش استعفا نمود و دلیلش اعمال پس پرده خاندان صفوی بود . و خود عازم مشهد شد در نزدیکی زنجان سوارانی نزدش آمدند و خبر آوردند که مجلس به لیاقت شما ایمان دارد و در این شراط بهتر است نادر همچنان ارتش دار ایران باقی بماند و کمر بند پادشاهی را بر کمرش بستند . او سه بار به هند اخطار نمود که افسران اشرف افغان را که حدودا 800 نفر بودند و در قتل عام مردم ایران نقش داشتند را به ایران تحویل دهد که در پی عدم تحویل آنها سپاه ایران از رود سند گذشتند و هندوستان را تسخیر نمود ند 800 متجاوز افغان را در بازار دهلی به دار زدند و بازگشتند و نادر شاه حکومت محمد گورکانی را به او بخشید و گفت ما متجاوز نیستیم اما از حق مردم خویش نیز نخواهیم گذشت محمد گورکانی بخاطر این همه جوانمردی نادر از او خواست هدیه ای از او بخواهد و نادر قبول نکرد و در پی اسرار او گفت جوانان ایران به کتاب نیازمندند سالها حضور اجنبی تاریخ مکتوب ما را منهدم نموده است محمد گورکانی متعجب شد او علاوه بر کتابها جواهرات بسیاری به نادر هدیه نمود که بسیاری از آن جواهرات اکنون پشتوانه پول ملی ایرا ن در بانک مرکزی است . 12 سال سطنت نمود و در سال 1160 بوسیله عده ای خائن کشته شد . نکته قابل ذکر آنست که او از 15 سالگی تا 25 سالگی بهمراه مادرش در بردگی ازبکان گرفتار بود و با مرگ مادرش از اردوگاه ازبکان گریخت و پس از آن با جوانان آزادیخواهی همپیمان شد .
نادر شاه افشار در حال حاضر یکی از دو پادشاه محبوب گذشتگان ایران است نام او و کورش هخامنشی دل ایرانیان را گرم و به شوق می آورد . اندیشمند میهن پرست کشورمان(( ارد بزرگ )) در مورد نادر شاه افشار می گوید : او توانست از خراب آبادی که دشمنان برایمان ساخته بودند کشوری باشکوه بسازد نام او همیشه برای ایرانیان آشنا و دوست داشتنی خواهد بود .
در اینجا گزیده ای از سخنان نادر شاه افشار پادشاه ایران زمین را تقدیم می کنم :
نادر شاه افشار : میدان جنگ می تواند میدان دوستی نیز باشد اگر نیروهای دو طرف میدان به حقوق خویش اکتفا کنند .
نادر شاه افشار : سکوت شمشیری بوده است که من همیشه از آن بهره جسته ام .
نادر شاه افشار : تمام وجودم را برای سرفرازی میهن بخشیدم به این امید که افتخاری ابدی برای کشورم کسب کنم .
نادر شاه افشار : باید راهی جست در تاریکی شبهای عصیان زده سرزمینم همیشه به دنبال نوری بودم نوری برای رهایی سرزمینم از چنگال اجنبیان ، چه بلای دهشتناکی است که ببینی همه جان و مال و ناموست در اختیار اجنبی قرار گرفته و دستانت بسته است نمی توانی کاری کنی اما همه وجودت برای رهایی در تکاپوست تو می توانی این تنها نیروی است که از اعماق و جودت فریاد می زند تو می توانی جراحت ها را التیام بخشی و اینگونه بود که پا بر رکاب اسب نهادم به امید سرفرازی ملتی بزرگ .
نادر شاه افشار : از دشمن بزرگ نباید ترسید اما باید از صوفی منشی جوانان واهمه داشت . جوانی که از آرمانهای بزرگ فاصله گرفت نه تنها کمک جامعه نیست بلکه باری به دوش هموطنانش است.
نادر شاه افشار : اگر جانبازی جوانان ایران نباشد نیروی دهها نادر هم به جای نخواهد رسید .
نادر شاه افشار : خردمندان و دانشمندان سرزمینم ، آزادی اراضی کشور با سپاه من و تربیت نسلهای آینده با شما ، اگر سخن شما مردم را آگاهی بخشد دیگر نیازی به شمشیر نادرها نخواهد بود .
نادر شاه افشار : وقتی پا در رکاب اسب می نهی بر بال تاریخ سوار شده ای شمشیر و عمل تو ماندگار می شود چون هزاران فرزند به دنیا نیامده این سرزمین آزادی اشان را از بازوان و اندیشه ما می خواهند . پس با عمل خود می آموزانیم که پدرانشان نسبت به آینده آنان بی تفاوت نبوده اند .و آنان خواهند آموخت آزادی اشان را به هیچ قیمت و بهایی نفروشند .
نادر شاه افشار : هر سربازی که بر زمین می افتد و روح اش به آسمان پر می کشد نادر می میرد و به گور سیاه می رود نادر به آسمان نمی رود نادر آسمان را برای سربازانش می خواهد و خود بدبختی و سیاهی را ، او همه این فشارها را برای ظهور ایران بزرگ به جان می خرد پیشرفت و اقتدار ایران تنها عاملی است که فریاد حمله را از گلوی غمگینم بدر می آورد و مرا بی مهابا به قلب سپاه دشمن می راند ...
نادر شاه افشار : شاهنامه فردوسی خردمند ، راهنمای من در طول زندگی بوده است .
نادر شاه افشار : فتح هند افتخاری نبود برای من دستگیری متجاوزین و سرسپردگانی مهم بود که بیست سال کشورم را ویران ساخته و جنایت و غارت را در حد کمال بر مردم سرزمینم روا داشتند . اگر بدنبال افتخار بودم سلاطین اروپا را به بردگی می گرفتم . که آنهم از جوانمردی و خوی ایرانی من بدور بود .
نادر شاه افشار : کمربند سلطنت ، نشان نوکری برای سرزمینم است نادرها بسیار آمده اند و باز خواهند آمد اما ایران و ایرانی باید همیشه در بزرگی و سروری باشد این آرزوی همه عمرم بوده است .
نادر شاه افشار : هنگامی که برخواستم از ایران ویرانه ای ساخته بودند و از مردم کشورم بردگانی زبون ، سپاه من نشان بزرگی و رشادت ایرانیان در طول تاریخ بوده است سپاهی که تنها به دنبال حفظ کشور و امنیت آن است .
نادر شاه افشار : لحظه پیروزی برای من از آن جهت شیرین است که پیران ، زنان و کودکان کشورم را در آرامش و شادان ببینم .
نادر شاه افشار : برای اراضی کشورم هیچ وقت گفتگو نمی کنم بلکه آن را با قدرت فرزندان کشورم به دست می آورم .
نادر شاه افشار : گاهی سکوتم ، دشمن را فرسنگها از مرزهای خودش نیز به عقب می نشاند .
نادر شاه افشار :کیست که نداند مردان بزرگ از درون کاخهای فرو ریخته به قصد انتقام بیرون می آیند انتقام از خراب کننده و ندای از درونم می گفت برخیز ایران تو را فراخوانده است و برخواستم .
|
این بنای جدید که در محل فعلی آرامگاه وی قرار داشت مدتی بر پا بود تا این که انجمن آثار ملی ایران در سال 1335 خورشیدی درصدد بر آمد آرامگاهی مناسب برای وی در همان محل مقبره ساخته قوامالسلطنه احداث نماید. این کار از سال 1336 شروع شد و در سال 1342 به پایان رسید.
مقبره کنونی نادرشاه واقع در ضلع شمال غربی چهارراه شهدا (نادری سابق) است که پس از حرم حضرت رضا (ع) مهمترین موضع توریستی-تاریخی شهر مشهد تلقی می شود. این اثر در باغی به مساحت 14400 متر مربع ساخته شده و شامل سکویی دوازده پله ای، مقبره، پوششی خیمه مانند بر روی قبر، سکویی مرتفع در مجاور قبر با مجسمه نادرشاه سوار بر اسب و سه تن دیگر در پی او، یک غرفه فروش کتاب و دو تالار برای موزه است.
طراح بنا مهندس سیحون بود و مجسمه ها را هنرمند فقید ابوالحسن صدیقی ساخته است. مصالح مقبره به طور عمده از سنگ های خشن و سخت گرانیت کوهسنگی مشهد است. بعضی از قطعات سنگ، بسیار بزرگ انتخاب شده تا تداعی کننده مقبره دوم ساخته خود نادرشاه باشد. پوشش مقبره کاملا به مانند چادر عشایری است که نادر در آن زاده و هم کشته شده است. پوشش دیوارهای داخلی مقبره نیز از سنگ های مرمر اُخرایی رنگ مراغه انتخاب شده تا قتل نادرشاه در داخل چادر را تداعی نماید. ساختمان جدید آرامگاه نادرشاه افشار، در تاریخ 12 فرودین ماه سال 1342 با حضور محمد رضا شاه به همت انجمن آثار ملی در باغ نادری بازگشایی شد.
مجید صالحی
مجید صالحی | |
---|---|
زمینه فعالیت | بازیگر، کارگردان، نویسنده و تهیهکننده |
ملیت | ایرانی |
تولد | ?? شهریور ???? میانه |
سالهای فعالیت | تا کنون |
مجید صالحی متولد ?? شهریور ???? در تهران، بازیگر و کارگردان سینما و تلویزیون.
وی فعالیت هنری خود را با بازی در نمایش "آنتیگونه" آغاز کرد و سپس به تلویزیون رفت و در مجموعههای تلویزیونی مختلف و البته اغلب با مضمون طنز بازی کرد . خیلی زود با شخصیت "مجید دلبندم" مشهور شد و این روند با برنامههای دیگر ادامه پیدا کرد.
کنار گیری حمید جبلی از فیلم "یکی بود یکی نبود" باعث شد او جایگزین وی شود و این فیلم هم شد نخستین تلاش او برای ورود به عرصه سینما. وی علاوه بر بازی در برخی از مجموعههای تلویزیونی نویسندگی و کارگردانی را نیز بر عهده داشته است. اغلب فیلم هایی که صالحی تاکنون در آنها ایفای نقش کرده با فروش بالایی روبه رو شده اند واین نشان می دهد که او بازیگری است قابل اعتماد و البته پرطرفدار، به قول خودش بازیگر خوش شانسی است !
مهناز افشار
مهناز افشار | |
---|---|
زمینه فعالیت | بازیگر |
ملیت | ایرانی |
تولد | ?? خرداد ???? (سن:?? سال) تهران، ایران |
سالهای فعالیت | ???? تاکنون |
مهناز افشار (متولد ???? در تهران) بازیگر ایرانی سینما است.
مهناز بازی را با مجموعه تلویزیونی عشق گمشده در سال ???? آغاز کرد و پس از آن با ایفای نقش در فیلم دوستان به کارگردانی علی شاه حاتمی در سال ???? به سینما راه یافت و با ایفای نقش در فیلم شور عشق به کارگردانی نادر مقدس در سال ???? به شهرت رسید. شباهت زیاد وی به گوگوش، خواننده مشهور، در توجه رسانهها به او تأثیرگذار .
جایزه
- دیپلم افتخار بازیگر نقش اول زن / طبقه سوم/ / چهارمین جشن انجمن منتقدان و نویسندگان سینمای ایران /1389
- سیمرغ بلورین نقش مکمل زن / سعادت اباد/ / بیست و نهمین جشنواره فیلم فجر /1389
محمدرضا گلزار | |
---|---|
زمینه فعالیت | بازیگر سینما گیتاریست فتو مدل والیبالیست |
ملیت | ایرانی |
تولد | ?? فروردین ???? تهران |
محمدرضا گلزار (زاده ?? فروردین ????) بازیگر سینما، نوازنده گیتار، و مدل آگهیهای تبلیغاتی ایرانی است. وی در اواخر دهه ?? شمسی در ایران به شهرت رسید.
زندگی
محمدرضا گلزار متولد ?? فروردین 1356در تهران، فارغ التحصیل رشته مهندسی مکانیک از دانشگاه آزاد اسلامی. فعالیت هنری اش را با نوازندگی گیتار در گروه موسیقی «آریان» آغاز کرد. گلزار در سال ???? برای نخستین بار در فیلم «سام و نرگس» ساخته ایرج قادری بازیگری سینما را تجربه کرد. قرار بود گلزار در فیلم مهمان مامان داریوش مهرجویی نیز بازی کند اما این نقش به پارسا پیروزفر سپرده شد.
او علاوه بر سینما بهعنوان مدل آگهیهای تبلیغاتی شرکتهایی همچون ایکات و شیرآوران نیز فعالیت داشتهاست. گلزار از سال ?? کاپیتان تیم والیبال هنرمندان بود که مسابقات آن برای کارهای خیرخواهانه برگزار میشد اما از سال ???? به خاطر اختلاف با مربی این تیم و مشغله کاری از تیم کناره گرفت.
محمدرضا گلزار بازیگر سینمای ایران در نقش یک روحانی در فیلم جدید حبیب الله کاسه ساز بازی خواهد کرد . پیش از این گلزار در فیلم توفیق اجباری در نقش بسیار کوتاه یک قاضی دادگاه روحانی ظاهر شده بود.حبیب الله کاسه ساز تهیه کننده فیلمهای اخراجیهای 1و 2 بوده و فیلم کارناوال مرگ را به عنوان کار گردان در کارنامه خود دارد. خبر بازی گلزار در نقش روحانی در فیلم جدید حبیبالله کاسهساز، تهیهکننده «اخراجیها» برای اولین بار دوشنبه ? آذر ماه ???? در برنامه ی هفت به تهیه کنندگی فریدون جیرانی اعلام شد..
جواد رضویان
جواد رضویان | |
---|---|
نام اصلی | سید جواد رضویان |
زمینه فعالیت | بازیگر |
ملیت | ایرانی |
تولد | ???? قم |
جواد رضویان (زاده? ????) بازیگر سینما و تلویزیون.
در مجموعههای متعددی از جمله سیب خنده، دلبندم و باغچه مینو ... شرکت کرد. او با مجموعه سیب خنده به تلویزیون آمد. ولی با مجموعه طنز پاورچین به کارگردانی مهران مدیری به موفقیت رسید و در جایزه بزرگ این موفقیت را تکرار کرد. یکی دو تجربه کارگردانی هم داشته که البته نتوانست در این زمینه موفقیتهایی که در عرصه بازیگری بدست آورده بود را تکرار کند.
سال | نام مجموعه | سایر سمتها | کارگردان | شبکه | پخش |
---|---|---|---|---|---|
???? | مامور بدرقه | بازیگر | سعید سلطانی | ? | رمضان ???? |
???? | چارخونه | بازیگر، خواننده | سروش صحت | ? | روتین |
???? | قرارگاه مسکونی | بازیگر، کارگردان، خواننده | جواد رضویان | ? | نوروز ???? |
???? | فرار بزرگ | نویسنده | محمدحسین لطیفی | ? | دهه? فجر |
???? | ارث بابم | بازیگر، کارگردان | جواد رضویان | ? | روتین |
???? | جایزه? بزرگ | بازیگر | مهران مدیری | ? | روتین |
???? | باغچه? مینو | بازیگر، خواننده | رضا صفدری | ? | روتین |
???? | پاورچین | بازیگر | مهران مدیری | ? | روتین |
دو و نیم هفته | بازیگر | - | ? | - | |
سیب خنده | بازیگر | - | ? | - |
بهاره رهنما
بهاره رهنما | |
---|---|
نام اصلی | بهاره رهنما |
تولد | ????اراک |
والدین | پروین قائممقامی |
همسر(ها) | پیمان قاسم خانی |
فرزندان | پریا قاسم خانی |
بهاره رهنما (زاده ???? در اراک[?] ) بازیگران زن ایرانی است. او لیسانس حقوق قضایی را از دانشگاه آزاد گرفتهاست. همسر او پیمان قاسم خانی نویسنده سینما است. این زوج دختری به نام پریا قاسم خانی دارند که تجربه حضور در تئاتر «پنجرهها» و فیلم سینمایی بانو را دارد.
وی در در وبنوشت شخصی خود و مدتی در نشریه? چلچراغ مینوشت. همچنین او در دوران انتخابات ریاست جمهوری ایران (????) از جمله هنرمندان حامی میرحسین موسوی بود.
فیلمهای سینمایی
- افعی
- عاشقانه
- غزال
- بادامهای تلخ
- بچههای بد
- نان، عشق و موتور هزار
- گاوخونی
- توفیق اجباری
- ده رقمی
- دایره زنگی
- شبانه
- چارچنگولی
- ماجراهای اینترنتی
- پوپک و مش ماشاالله
- ما سه نفر
- سن پطرزبورگ
- ورود آقایان ممنوع
تئاتر
- ???? - تله تئاتر «ای نسیم باران»
- ???? - تله تئاتر پیش از آشنایی
- ???? - تئاتر پنجرهها - کارگردان: فرهاد آییش
- ???? - خدای کشتار - کارگردان:علیرضا کوشک جلالی
- ???? - هاملت با سالاد فصل - کارگردان:هادی مرزبان
- ???? - می خواهم موسیوو را ملاقات کنم - کارگردان:محمود عزیزی
سریالهای تلویزیونی
- بازگشت به خانه (????)
- داستان یک شهر? (????)
- ملاصدرا(مجموعه تلویزیونی با نام روشنتر از خاموشی) (????)
- من یک مستأجرم (????)
- زیر زمین (????)
- کتاب فروشی هدهد (????)
- مرد هزار چهره (????)
- مامور بدرقه (????)
- گاوصندوق (????)
تلهفیلم
فیلمنامه
- شبهای برره(یکی از نویسندگان)
- باغ مظفر(یکی از نویسندگان)
- شمس العماره(یکی از نویسندگان)
اعضای هنرمند خانواده
- پیمان قاسم خانی(همسر)
- پریا قاسم خانی(فرزند)
- مهراب قاسم خانی(برادر شوهر)
- شقایق دهقان(جاری)
- نیروانا قاسم خانی
- پروین قائم مقامی(مادر)
کودکی تا جوانی
در ?? اردیبهشت ???? در یکی از محلههای شهر مشهد بنام خیابان ضد به دنیا آمد. با اینکه او مشهدی است اما اصلیتش به شهر کاخک که یکی از بخشهای گناباد در استان خراسان رضوی است میرسد.او دیپلم خود را در رشته اقتصاد در مشهد گرفت و برای ادامه تحصیل در رشته طراحی صنعتی در دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران به تهران آمد. با وجود علاقه به رشته تحصیلیاش، به بازیگری، فیلمنامهنویسی و کارگردانی روی آورد. عطاران در سال ???? ازدواج کرد.
دوران کاری
وی کار اصلی خود رادر دهه ????در تاتر مشهد با مرحوم حسن حامد شروع کرد، در این دوران او تماما نقشهای غیر کمیک بازی کرد این همکاری تا مرگ حسن حامد در سال ???? ادامه داشت.
درسال ???? با مجموعه ساعت خوش به کارگردانی مهران مدیری در کنار بازیگرانی چون رضا شفیعی جم، نصرالله رادش، ارژنگ امیرفضلی، نادر سلیمانی کارهای کمدی خود رادر تلویزیون آغاز کرد. در میانه? سال ???? به همراه مجید صالحی و یوسف تیموری در گروه کودک و نوجوان شبکه یک تلویزیون، مجموعه «مجید دلبندم» و در سال ???? مجموعه «قطار ابدی» را عرضه کرد و از سال ???? تا ???? مجموعههای سیب خنده، ستارهها، کوچه? اقاقیا را ارائه کرد. در سال ???? وارد عرصه? تولید سریالهای مناسبتی ماه رمضان شد و سریال «خانه به دوش» را ساخت. پس از آن در سال ???? مجموعه «متهم گریخت» را به نویسندگی سعید آقاخانی، کارگردانی کرد.
او همچنین در فیلمهای سینمایی هوو و تیغ زن (هر دو ساخته? علیرضا داودنژاد) بازی کرد و پس از آن در فیلم سینمایی کلاهی برای باران ساخته? مسعود نوابی به ایفای نقش پرداخت.
دیگر ساخته? وی سریالی به نام ترش و شیرین بود که در نوروز ???? از شبکه سوم تلویزیون ایران پخش شد.او همچنین در ماه رمضان سال ?? با مجموعه تلویزیونی بزنگاه به خانههای مردم آمد و توانست طرفداران زیادی را جذب خود کند.
عطاران در سال ???? قرار بود در فیلم خیابان های آرام به کارگردانی کمال تبریزی ایفای نقش کند ولی جای خود را به حسن معجونی داد
- عطاران دو سه سالی بود که قصد داشت اولین فیلم سینمایی اش را جلوی دوربین ببرد، اما مشغله کاری مانع از این امر می شد.
بازدید دیروز : 30
کل بازدید : 638340
کل یاداشته ها : 98